این چهار کشور می توانند جنایات اسرائیل در منطقه را متوقف کنند!

این چهار کشور می توانند جنایات اسرائیل در منطقه را متوقف کنند!

۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۳ زمان مطالعه : 10 دقیقه
سرویس بین الملل - فاجعه غزه همچنان ادامه دارد. دو میلیون مردم بی دفاع در باریکه ای، که اینک به ویرانه ای تبدیل شده، آماج بی رحمانه ترین جنایات دژخیمان صهیونیستی قرار گرفته اند. هر روز و هر شب بمباران می شوند. در محاصره اند.

به گزارش سرویس بین الملل خبر ناب به نقل از خبرآنلاین - در جدیدترین دور این محاصره از غذا، دارو و آب نیز محروم شده اند و براساس گزارش سازمانهای بین المللی مسئول چیزی تا تمام شدن همه ذخایر و منابع حیات در غزه باقی نمانده است. در غزه جای امنی وجود ندارد. مدرسه و بیمارستان و هر جای دیگری هدف حملات رژیم صهیونیستی است. به طور متوسط هر روز ۲۷ کودک فلسطینی در این باریکه به قتل می رسند. اسرائیل همه انواع قساوت و جنایت را به خدمت گرفته تا مردم فلسطین را به تسلیم و ترک غزه مجبور نماید. این رژیم نامشروع یک ملت را در برابر دو انتخاب هولناک «پاکسازی نژادی» یا «نسل کشی» قرار داده است که هر دو، براساس حقوق بین الملل، از فاحش ترین انواع نقض حقوق بشر به شمار می آیند. تاریخ نمونه چنین جنایاتی را کمتر دیده است.

مسئولیت کامل تمام فجایع این دور از خشونتها در غزه که حدود یک ماه و نیم پیش شروع شد بر عهده اسرائیل است. اسرائیل توافق نهایی میان این رژیم و حماس را که با وساطت طرفهای بین المللی از جمله آمریکا، مصر و قطر به دست آمده و مورد پذیرش نهایی این رژیم قرار گرفته بود، پس از پایان مرحله اول آن زیر پا گذاشت. به موجب این توافق، که سه مرحله داشت، قرار بود گروگانهای دو طرف آزاد شوند و درگیری در غزه پایان یابد. تقریبا همه طرفهای بین المللی، به استثنای آمریکا، نقض توافق مزبور توسط اسرائیل را مردود دانستند اگر چه هیچ کدام، به ویژه برخی کشورهای غربی، واکنش جدی و مسئولانه ای نسبت به این بی قانونی انجام ندادند.

فهم کامل ابعاد این فاجعه بدون در نظر گرفتن زمینه جغرافیایی و سابقه تاریخی آن امکان پذیر نیست. برای این منظور نگاهی کوتاه به نقشه خاورمیانه ضروری است. در این نقشه، اسرائیل موجودیتی بیگانه و جعلی است که از خلال گردآوردن یهودیان مناطق دیگر در یک منطقه اشغالی (فلسطین)، به منطقه تحمیل شده است. اینک این موجودیت جعلی، تحمیلی و خرد در وسط منطقه نشسته و اهالی اصیل این منطقه را، که نسل اندر نسل در این منطقه زیسته اند، جلوی چشم همه خاورمیانه و کشورها و ملتهای پرتعداد آن ذبح می نماید. ماشین کشتار اسرائیل در فلسطین که از هفتاد سال پیش شروع به کار کرده یادآور کشتارگاه مرغ و طیور است که با بیرحمی هزار هزار از مردم بیگناه را به مسلخ برده و بی جان می نماید. چنین فاجعه ای با این ابعاد شاید هیچگاه در تاریخ خاورمیانه اتفاق نیفتاده باشد. یا شاید تنها حمله مغول با آن برابری نماید. البته مغول لشگری بزرگ فراهم آورده بود و نهایتا هم نتوانست بر همه خاورمیانه مسلط شود. اما اسرائیل عبارت از چند میلیون یهودی و چند هزار کیلومتر مربع مساحت در وسط خاورمیانه ای به وسعت تقریبی ده میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی چند صد میلیونی است. واقعا ظلم و زورگویی این موجودیت کوچک به خاورمیانه و جهان اسلامی چنین وسیع و بزرگ از عجایب تاریخ است.

در چنین فصلی سیاه و سرد از تاریخ خاورمیانه، علت عجز جهان اسلام (با آن بزرگی و وسعت) در برابر اسرائیلی چنین خرد و حقیر چیست؟ آیا جهان اسلام واقعا نمی تواند یا نمی خواهد جلوی این رژیم جنایتکار و جنایتهای آن در منطقه را بگیرد.

جهان اسلام به یک معنا نمی تواند. اسرائیل به رغم جغرافیا و جمعیت کم آن موجودیتی پیشرفته و پرقدرت است که روابط بسیار خوبی با قدرتهای جهانی به هم زده است. در واقع می توان گفت اسرائیل به تنهایی از هر کشوری در خاورمیانه قویتر است. اسرائیل به بمب اتمی و پیشرفته ترین سلاحهای آمریکایی مجهز است. تاریخ درگیری با این رژیم در منطقه نیز موید همین واقعیت است. هیچ کدام از کشورهای منطقه از جمله مصر، سوریه، لبنان و عراق نتوانستند به تنهایی حریف اسرائیل شوند. حتی ائتلافهای کوچکی از کشورهای عربی مانند مصر و سوریه نیز کاری در برابر اسرائیل از پیش نبرد. نتیجه درگیری تکروانه ایران با اسرائیل نیز به نتایج مشابهی ختم شده است.

جهان اسلام نمی تواند جلوی جنایات اسرائیل را بگیرد یا  نمی خواهد؟ در این زمینه دیدگاه بدبینانه ای وجود دارد: کشورهای اسلامی جنایات اسرائیل را می بینند، کشتار زنان و کودکان و بیگناهان فلسطینی را مشاهده می کنند اما نمی خواهند جلوی آن را بگیرند. این دیدگاههای بدبینانه عموما بر توطئه اندیشی ها و نظراتی افراطی در مورد دیگران در جهان اسلام استوار است. واقعیت این است که همه حکومتهای منطقه، حتی اگر خود انگیزه ای برای توجه به این موضوع نداشته باشند، از ناحیه ملتهای خود شدیدا تحت فشار قرار دارند. ملتها توقع دارند دولتهای اسلامی جلوی این جنایات را بگیرند. علاوه بر اینها، که ناظر بر مسائلی اخلاقی و حقوقی است، انگیزه هایی سازه انگارانه و همچنین واقع گرایانه (رئالیستی) برای ایستادگی حکومتهای منطقه در برابر تجاوزات و جنایات اسرائیل در منطقه وجود دارد. براساس دلایل سازه انگارانه، عواملی در حوزه هویت، دین و فرهنگ، این کشورها را مخالف توسعه طلبی صهیونیستی در منطقه معرفی می نماید: این کشورها مسلمان هستند و با اساس ضداسلامی و ضدعربی پروژه صهیونیستی آشنا می باشند. این آشنایی موجد انگیزه های سازه انگارانه برای مخالفت با پروژه صهیونیسم در منطقه است. علاوه بر آن واقع گرایی نیز حکم می کند این کشورها نگران توسعه قدرت اسرائیل در منطقه باشند. بطور کلی قدرتهای منطقه می دانند منافع آنها به شدت تحت تاثیر و فشار اسرائیل قرار دارد. اسرائیل مانع بزرگی در راه اتمی شدن این کشورهاست. با توسعه و پیشرفت نظامی و تسلیحاتی آنها مخالف است و قدرتهای جهانی را از فروش تجهیزات پیشرفته به این کشورها باز می دارد. اسرائیل خود به کنوانسیونهای منع ساخت سلاحهای شیمیایی و میکربی نپیوسته اما موضع مشابهی از سوی کشورهای منطقه را تحمل نمی نماید. علاوه بر اینها، اسرائیل مهمترین کانون اخلال در روابط قدرتهای منطقه و کشورهای غربی است و در ترویج ایده های اسلام ستیزانه و عرب ستیزانه در جهان نقش تعیین کننده ای ایفا می نماید.

تحولات اخیر در خاورمیانه بر شدت فعل و انفعالات مربوطه افزوده است. اسرائیل پس از نابود کردن غزه و لبنان بخشهای مهمی از سوریه را اشغال کرده و اینک خود را ابرقدرت خاورمیانه می بیند و از همه قدرتهای منطقه (ترکیه، عربستان، ایران و مصر) توقع دارد خود را با ترتیبات جدید و تجاوزکارانه در خاورمیانه هماهنگ نمایند. اگر این روند ادامه یافته و متوقف نشود قدرتهای منطقه با دردسر بزرگی از ناحیه استیلاطلبی اسرائیل مواجه خواهند شد.

ادعای اصلی این مقاله آن است که، به رغم برتری قدرت اسرائیل بر تک تک کشورهای خاورمیانه، مجموع قدرت خاورمیانه بالاتر و بیشتر از اسرائیل است. این قدرت عمدتا در چهار کشور خاورمیانه ای ایران، ترکیه، عربستان و مصر متمرکز شده است. این کشورها، به عنوان پرقدرت ترین کشورهای خاورمیانه، علاوه بر داراییها و سرمایه نظامی چشمگیر، در سایر کشورهای خاورمیانه نیز تاثیر و نفوذ دارند. در مراحلی یکی دو قدرت خاورمیانه، از این چهار قدرت، در کنار هم بوده اند اما هیچگاه، در تاریخ درگیری اسرائیل با منطقه، همه آنها در کنار هم قرار نگرفته اند. مقطع مهمی که خاورمیانه به چنین اتحاد مطلوب چهارگانه ای نزدیک شده دوره پادشاهی ملک فیصل است. در سایه سیاستهای پان اسلامیستی و موفق این پادشاه سعودی، عربستان و مصر در کنار هم قرار گرفته بودند و به ایران و ترکیه نیز نزدیک شده بودند.

براین أساس این مقاله معتقد است چهار کشور مزبور، به عنوان قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه، هم توان متوقف کردن جنایات و تجاوزات اسرائیل در منطقه را دارند و هم واجد انگیزه های کافی برای انجام این کار می باشند. در واقع تنها حلقه مفقوده برای تحقق این هدف وجود هماهنگی و همکاری میان این کشورهاست. احتمالا آنچه مانع اصلی تحقق چنین همکاری و هم افزایی سودمندی است سیاستهای متفاوت آنها در حوزه فلسطین و اسرائیل است. هر کدام از این چهار کشور سیاست فلسطینی یا اسرائیلی متفاوتی دارند. ایران طرفدار مبارزه مسلحانه و مصر مخالف آن است. به همین ترتیب ترکیه و عربستان نیز مواضع دیگری دارند. به نظر می رسد این سیاستهای متفاوت زمینه تشکیل یک ائتلاف ضداسرائیلی چهارگانه، با حضور هر چهار قدرت اصلی خاورمیانه، را منتفی کرده است.

به رغم این سیاست اسرائیلی متفاوت، چهار کشور مزبور مشترکات زیادی در حمایت از فلسطین و مخالفت با تجاوز صهیونیستی به منطقه دارند. اگر این اشتراکات و همچنین چارچوبهای بین المللی و منطقه ای مورد اتفاق مبنای این همکاری و هماهنگی قرار گیرد، امکان تشکیل یک جبهه جدی از قدرتهای منطقه برای ایستادگی در برابر تجاوزات و جنایات اسرائیل در خاورمیانه وجود دارد. چنین جبهه ای، براساس دیدگاهی واقع بینانه، از قدرت و توان کافی برای متوقف کردن اسرائیل برخوردار است.

اعتقاد دارد احتمالا هیچگاه (در تاریخ خاورمیانه) زمینه برای تشکیل چنین جبهه ای از قدرتهای منطقه به اندازه امروز مهیا و ضروری نبوده است؛ اسرائیل اینک منافع همه چهار قدرت خاورمیانه را تحت فشار و آسیب قرار داده است. ترکیه از ترکتازی اسرائیل در سوریه و بمباران مستمر مواضع دولت جدید این کشور (که هم پیمان ترکیه است) رنج می برد. اسرائیل اخیرا پایگاههایی در سوریه را که قرار بود محل استقرار نیروهای ترک در این کشور باشد، نابود کرده است. اسرائیل همچنین در مسیر تقویت نیروی نظامی ترکیه از طریق همکاری تسلیحاتی با کشورهای غربی سنگ اندازی می کند. مصر، که به پیمان صلح با اسرائیل تن داده است، همچنان از سوی اسرائیل تحت فشار است. اسرائیل در مرز با مصر (محور فیلادلفیا) به توافقات قبلی با این کشور بی اعتنایی کرده است. مایل است جمعیت فلسطینی غزه را به مصر بفرستد و در پی مخالفت قاطع مصر با این طرح اسرائیلی به تهدید این کشور روی آورده است. در این رابطه، مصر تهدید شد که سد عالی (که با یک بمباران می تواند شکسته شده و مناطق وسیعی از مصر را غرق نماید) مصر را آسیب پذیر نموده و این کشور باید در مخالفت با تصمیمات این رژیم به این نکته توجه نماید. عربستان نیز از تهدیدهای اخیر اسرائیل در امان نمانده است: مسئولانی در رژیم به عربستان هشدار دادند اگر بر تشکیل کشور فلسطینی اصرار دارد می تواند این کشور را در خاک خود ایجاد نماید! سایه اسرائیل بر سر طرحهای نظامی و امنیتی متعددی در عربستان سنگینی می کند و حتی شامل حوزه های غیرنظامی نیز می شود. برای مثال، اسرائیل با ساخت پلی بزرگ بر روی تنگه تیران که خاک عربستان را به مصر متصل می نماید، شدیدا مخالفت می کند. دشمنی اسرائیل با دیگر قدرت خاورمیانه، ایران، نیز اظهر من الشمس است. اسرائیل در صدد نابودی تاسیسات هسته ای ایران است و تاکنون نیز ضربات بسیاری به این تاسیسات زده و عناصر ایرانی مهمی را در این رابطه ترور کرده است.

از سوی دیگر احتمالا اوضاع خاورمیانه از هر زمان دیگری برای تشکیل چنین ائتلافی از قدرتهای خاورمیانه مناسبتر است. مواضع ایران و قدرتهای عربی (به ویژه عربستان) به هم نزدیک شده و ترکیه که در دوران حکومت دولتهای ملی گرا از مبارزه با اسرائیل دوری می کرد، اینک در سایه دولت اسلام گرای اردوغان به کشورهای اسلامی و فلسطین نزدیک شده و موضع ضداسرائیلی جدی اختیار کرده است. براین اساس پیش بینی می نماید حتی خبر تشکیل چنین جبهه ای از قدرتهای منطقه برای مقابله با تجاوزات اسرائیل در منطقه و جنایات این رژیم در فلسطین حسابهای اسرائیل را عوض کرده و این رژیم را به بازنگری در سیاستهای تجاوزکارانه و جنایتکارانه خود وادار نماید. این تحول می تواند هم اوضاع در غزه را در معرض تغییر و تحول قرار دهد و هم تجاوزها و تهدیدهای اسرائیل علیه قدرتهای منطقه، علیه ترکیه و عربستان و مصر و ایران، را تحت تاثیر قرار دهد.

برای این منظور پیشنهاد می نماید این چهار کشور در اولین فرصت نشستی در عالیترین سطح در یکی از کشورهای مزبور، ترجیحا در عربستان، برگزار نماید و هدف از آن را حمایت از ملت فلسطین در برابر نسل کشی اسرائیل و همچنین مقابله با تجاوزهای این رژیم به منطقه اعلام نمایند. این نشست می تواند کمیته پیگیری، با عضویت وزرای خارجه این کشورها، تشکیل دهد که ماموریتهای مصوب این نشست در چارچوب فوق را دنبال نمایند. لازم است نشست اعلام نماید کمیته پیگیری تا متوقف شدن نسل کشی اسرائیل در غزه به کار خود ادامه خواهد داد و (برای مثال) هر هفته جلسه ای (حضوری یا مجازی) در این رابطه برگزار خواهد نمود.

اعتقاد دارد نفس نزدیک شدن این چهار قدرت منطقه به یکدیگر و اعلام تشکیل جبهه ای مشترک برای ایستادگی در برابر جنایات اسرائیل (علیه ملت فلسطین) توازن قوا در منطقه را به نفع فلسطین برهم خواهد زد و اسرائیل را مجبور خواهد نمود در محاسبات خود تجدید نظر نماید. نتیجه این تجدید نظر می تواند توقف حملات جنایتکارانه اسرائیل به غزه و همچنین پایین کشیدن فتیله ترکتازی، قلدری و تجاوز این رژیم به کشورها و قدرتهای منطقه باشد.

این خبر توسط سایت خبرآنلاین منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.

منبع : خبرآنلاین

اخبار گوناگون در خبر ناب